پنجشنبه ان شاءالله راهی سفر هستیم .
بالاخره همه چی هماهنگ شد .
فقط نتونستیم موافقت فرمانداری رو هم بگیریم که بابا اینا جریمه نشن ( با ماشین اونا میریم )
توکل به خدا ..
امیدوارم همه چی به خیر بگذره ، هم به لحاظ سلامتی و هم اقتصادی ..
قرار شد به تعداد روزهای سفر همسر کسر حقوق رد شه واسمون و اگه روز مورد نظر که صاحبکار تعیین کرده برنگردیم ، کارگر جایگزین گرفته شه و دو برابر دستمزد روزانه بگیره ..
هوووف ..
چه میشه کرد ، بهرحال این کارم ضروریه و باید انجام شه ..
فقط چون مقصدمون به شهر مشهد هم نزدیک میشه شاید در حد زیارت اون چند صد کیلومتر دیگه رو هم طی کنیم و برگردیم ..
ببینیم چی پیش میاد
در مورد تردیدهامم بگم که همچنان ادامه داره ..
اما سعی کردم با روش و سبک مشاوره فعلا مدیریتش کنم تا وقتی که ان شاءالله فرصت کنم به خودش مراجعه کنم .
دیروز که خیلی درگیر بودم با خودم ، یه لحظه فکر کردم چرا من اینقدر به مشاور وابسته شدم ..
اونم در حالیکه ایشون همیشه ماهیگیری رو هم یادم میدادن و صرف ماهی دادن تنها نبوده کمکهاشون ..
بیشتر مواقع که مراجعه کردم ، با پرسش و پاسخ منو سمت راهکار منطقی که در ذهن خودم هست ارجاع دادن ..
و سبک انتخاب راه درست رو نشونم دادن .
پس چرا الان اجراش نکنم .
اینجوری شد که نشستم با خودم پرسش و پاسخ کردم .
که چرا دارم اینکارو انجام میدم ؟ آیا علاقه هم دارم ؟ آیا اهدافم ارزش این جنگیدن رو داره ؟ و .. و ..
و به این نتیجه رسیدم که واقعا رسیدن به استقلال مالی مهمترین اولویت منه ، اونم به صورت منطقی و نه دلی و صرف هیجان و جوگیر شدن و ..
و چون این سرشاخه خواسته های من هست نباید اجازه بدم بقیه فرعیات که مهم هم هستن ، منصرفم کنن .
باید برم و امتحان کنم .
و فعلا با بقیه موانع مدارا کنم تا به نتیجه قطعی برسم که ببینم میشه یا نه !
توکل به خدا ..
برام دعا کنین دوستای همیشه همراهم
پ.ن
_ ان شاءالله در صورت حیات وقتی برگشتم میام اطلاع میدم .
اگه نیومدم حلالم کنین . ( فوبیای همه چی دارم تو سفر خخ )